عشق
ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 19 ساله )
سلام.
حدودا یکسالی میشه که عاشق پسری شدم.دوماه دیگه وارد یکسال می شیم.به شدت بهش وابسته شدم و گاهی اونقدر حالم بد می شه که حرفام از سر دلتنگی با گله و شکایت بیان می کنم.هم من هم ایشون هر دو بهم علاقه مندیم و عاشقانه همو دوست داریم.اما با توجه به موقعیت کاری شلوغ و سنگین ایشون گاهی نسبت به ابراز احساسات من بی حواسی نشون میده.اون لحظه واقعا دلگیر می شم و حالم بد میشه و نمی تونم درست فکر کنم.زیاد دوسش دارم همین باعث شده گاهی درکش نکنم و انتظار داشته باشم همیشه کنارم باشه.و به تک تک احساساتم پاسخ بده.شرایط کاری و ذهنیش واقعا سخته و پر از مشغله ست.می خوام بیشتر مایه ی ارامشش باشم تا اینکه تنش ایجاد بشه.
ایشون فردی به شدت قابل احترامن رفتاری لوس و یا بچگونه ندارن.خیلی هم منو دوست دارن.از او دسته از ادمایی هستن که دایما نمی تونن احساساتشون رو بروز بدن اما با محبت و مهربونن.همین بروز ندادن هم باعث می شه بعضی وقتا ازش عصبانی بشم.روی کوچکترین موردی به شدت واکنش نشون می دم و تند می شم.می خوام بتونم صبور تر باشم تا رابطمون کمتر دچار دعواهایی بشه که حتی ریشه ی دعواهامون چیزهای کوچیک وبسیار ریز هست که واقعا ارزشی ندارن که ختم به بحث بشن.من ازش توجه همیشگی رو می خوام و تا نسبت بهم کمی بی توجه می شه بهم می ریزم.با اینکه می دونم به خاطر شغلش و مشغله ها ذهنیش هست.
اگه می شه کمکم کنید احساس عشقی که دارم به ایشون باعث رفتارهای تندم نشه و بتونم یک رابطه ی پایدار و با ارامش براشون بسازم.
مشاور (خانم طیبه قاسمی)
با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، شما شاید فرد مورد نظرتان را پیدا کرده باشید ولی مسیر آشنایی شما و ادامه دار شدن این رابطه به ضرر هر دو شما ست و همین احساس شما هم ناشی از ایم مسئله میباشد و این علاقه شما را به پریشانی دائم میکشاند چنانکه الان باعث تندی رفتار شما شده است . اگر واقعا این ارتباط برای ازدواج میباشد شما باید با خانواده های خود مطرح کنید و چنانچه مطرح کرده اید هر مقطعی از رابطه باید یک زمان خاص را طی کند برای آشنایی پیش از ازدواج 4 ماه کفایت میکند و آن هم تحت نظارت خانواده ها و بدور از وابستگی عاطفی ولی شما مسیر را گم کرده اید و این باعث میشود ضربه بزرگی در زندگی به یکدیگر وارد کنید .تجربه نشان داده است که این روابط دوستانه طولانی،در اکثر اوقات به ازدواج ختم نمیشود و یا اگر بشود به سرعت طلاق خواهند گرفت ، به این دلیل که این روابط دوستانه طولانی به مرور باعث سردی و عدم جذابیت طرف مقابل برای ازدواج میشود . اگر ایشان مایل به ازدواج با شما هستند باید به اتفاق خانواده به خواستگاری شما بیایند چه ضمانتی وجود دارد که بعد از یک دوستی طولانی ووابستگی زیادی که شما به ایشان پیدا کردید ، ایشان شما را برای ازدواج به خانواده خود معرفی کند و آیا آنها موافقت خواهند کرد یا خیر ، پس قبل از اینکه شرایط آینده خود را بدانید به کسی دل نبندید ،ایشان باید نسبت به شما مسئولیت پذیر باشد در آن صورت شما میتوانید سرمایه عاطفی خود را خرج کنید .به طور كلي روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پيش از ازدواج، داراي آفتها و آسيبهاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. در ذيل به چند نمونه از اين آسيبها اشاره ميشود:فقدان شناخت درست و واقع بينانه: معمولا ادّعا ميشود اين گونه روابط و دوستيها به انگيزه ازدواج شكل ميگيرد، ولي با كمي دقّت فهميده ميشود، روح حاكم بر اين گونه دوستيها، عشقورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. در حالي كه تصميمگيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است. دوستيهاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور ميسازد و اجازه نميدهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخابها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام ميگيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقعبينانه، زندي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار ميسازد.ايجاد جو بدبيني: اين گونه دوستي ها نه تنها مشكلي را براي دختران و پسران حل نميكند بلكه بر مشكلات آنان ميافزايد.اين گونه دوستيها و روابط اگر به ازدواج بيانجامد پس از مدتي از شكلگيري زندگي جو بدبيني و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.پسر به خود ميگويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است. از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نكند؟دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد.بر اين اساس اين گونه ازدواجها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سريع منجر به طلاق و جدايي ميگردد.افرادي كه پيش از ازدواج با يكديگر رابطه داشتهاند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبين هستند. ارتباطات اين افراد زودتر از افرادي كه با يكديگر دوست نبودهاند، سرد و منجرّ به طلاق ميشود. افت تحصيلي يا ركود علمي: اين گونه روابط باعث ميشود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقاتهاي حضوري و تلفني خود بكنند و اين بزرگترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاي فكري وروحي است.دلمشغولي و اضطرابي كه در اثر اين گونه پيوندها پديد ميآيد بزرگترين سد راه تعالي علمي و تحصيلي است.جاذبه و دل رباييها مربوط به روزها و ماههاي اول دوستي است. ولي ديري نميپايد كه اين روابط عادي شده و به جدايي مي كشد. حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث ميشود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند جامعهاي كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچگونه ضمانتي براي رشد و شكوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبيها و كمالات والاي انساني در پرتو تشكيل خانوادهاي سالم، به فعليت ميرسد. در دوستيهاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا که مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستيها وجود دارد، اين گونه دوستيها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است.بنابر اين وجود چنين دلهرهها و اضطرابهايي که گاهي لطمههاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيبهاي اين گونه روابط است.آيا پسنديده نيست كه انسان سرمايه عشق و محبت خود را براي زندگي آينده خويش پس انداز کند؟! خواهر عزیزم رابطه دوستانه طولانی قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگي زناشويي نميشود .پس خود را درگیر این رابطه نکنید و اگر واقعا مایل به ازدواج هستید خانواده ها را برای ازدواج راضی کنید وگرنه ادامه دادن این رابطه به این شکل به شما و آینده تان ضربه خواهد زد . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}